در پشت در تا كوثر قران زمين خورد
پژمرده شد گل، گلشن و بستان زمين خورد
از ابر چشم آسمان خونابه مي ريخت
خونابه ها باران شد و باران زمين خورد
اي واي من سيلي به روي مادري خورد
در بين كوچه از ستم پيمان زمين خورد
از ضرب در پهلوي مادر شد شكسته
در پشت در آن مادر بي جان زمين خورد
حيدر(ع) شنيد اين قصه را از پاي افتاد
او دست غم مي زد به سر سلمان زمين خورد
وقتي علي(ع) را سوي مسجد مي كشيدند
از غصه و غم عالم امكان زمين خورد
چون رو گرفت از شوي خود زهراي اطهر
فضه ز داغ فاطمه(س)، گريان زمين خورد
از ماجراي كوچه شد تاريك دنيا
خورشيد و ماه و اختر تابان زمين خورد
شد كوه ايمان پشت در مضروب آن روز
يعني كه آنجا كوهي از ايمان زمين خورد
زهرا(س) و حيدر(ع) معني ميزان و عدلند
با ضربه اي هم عدل و هم ميزان زمين خورد
درباره این سایت